چطور میشود به شادی رسید؟
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۱۱۵۷۹
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری آنا به نقل از ساث چاینا مورنیگ پست، دکتر «شیگه اویشی» (Shige Oishi) که بیش از 25 سال از عمر خود را صرف تحقیق درباره خوشبختی کرده است، در پاسخ به این سوال که «چطور میشود به شادی رسید»، می گوید: از روشهای مختلف، اما بهطور کلی، این مفهوم با ثبات مالی و پایداری روابط فردی گره خورده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اویشی که استاد روانشناسی در دانشگاه ویرجینیا است، میافزاید: اما زندگی بُعدی دارد که فراتر از شادی است. «زندگی خوب» وقتی است که از نظر روانی غنی باشیم.
غنای زندگی در گرو ساختن چیزی جدید یا انجام کاری جدید است که گاهی نهچندان خوشایند و حتی چالشبرانگیز است. برخلاف مفهوم سنتی، یک زندگی غنی همیشه هم امن و راحت نیست اما در نهایت، پربار است.
در این تعریف جدید، زندگی خوب فراتر از هر دو رویکرد لذتگرایانه و شادیبخش است.
تعریف سنتی حول اعمال و عاداتی می چرخد که لذت فوری را برای ما به ارمغان می آورد، مانند خوردن غذا یا تماشای برنامههای تلویزیونی مورد علاقهمان.
تعریف جدید بیشتر با یک زندگی غنی از نظر روانی مطابقت دارد. این شامل دستیابی به چیزی بسیار فراتر از رضایت فوری و مبتنی بر لذت توأم با رنج است؛ مثل وقتی که برای گرفتن مدرک، تکمیل یک مسابقه یا خرید خانه تلاش میکنیم.
بر اساس مطالعهای که اویشی و همکارانش در سال 2019 انجام دادند، افرادی که از نظر روانی زندگی غنیای دارند، همانهایی هستند که از طریق سفر، ادبیات، فیلم، موسیقی، ورزش و هنر به دنبال عمق بخشیدن به زندگی خود هستند.
محققان هشدار می دهند که زندگی عاری از غنای روانشناختی، زندگیای یکنواخت و خستهکننده است. همچنین آنها تأکید میکنند که انسان برخوردار از غنای روانی، لزوماً انسان شادی نیست کمااینکه میتواند باشد.
زندگی شاد از زندگی غنی یا معنادار متفاوت است. با این اوصاف، فقدان شانس و اقبال لزوماً باعث نمیشود افرادی که در شرایط سخت به سر میبرند یا ساکن کشورهای فقیر هستند، از داشتن یک زندگی سرشار از غنا و معنا محروم باشند.
البته همه علاقمند به داشتن یک زندگی روانی غنی نیستند و بعضی ها فقط میخواهند شاد باشند.
در مطالعهای که اویشی و همکارانش در سال 2019 انجام دادند، 3,728 شرکتکننده از 9 کشور مختلف در برابر سه گزینه قرار گرفتند:*زندگی روانشناختی غنی که با اتکا به تجربهاندوزی و تغییر دیدگاه تعریف میشود.
*زندگی شاد که با راحتی، اطمینان و لذت مداوم همراه است.
*زندگی معنادار که عمدتاً بر پایه هدفمندی تعریف میشود.
*اکثر شرکتکنندگان گزینه دوم یعنی زندگی شاد را انتخاب کردند. حامیان زندگی هدفمند در رتبه دوم جای گرفتند و تعداد کمی هم طالب زندگی روانشناختی غنی بودند.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: زندگی شادی سبک زندگی سلامتی زندگی شاد زندگی غنی یک زندگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۱۱۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یکقدمی چوبه دار رفت
به گزارش همشهری آنلاین، فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش او به طور ناخواسته فوت کرده است. پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ سالهای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.
نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا میکردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحثمان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت.
وی ادامه داد: بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد. با اینکه مجروح شده بودم اما وقتی دیدم از سرش خون میآید، دستهایش را گرفتم تا آرام بگیرد اما او عصبانیتر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. میخواستم قرصهایش را بخرم اما بعد از ۲ ساعت که برگشتم، در را باز نکرد. نگران شدم و با آتشنشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتهاند. در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد | همدستی خیانتآمیز زن جوان با مرد همکار در دادگاه چه گذشتدر ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی میکردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایهمان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند. یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد.
وی افزود: مادرم سر هر موضوعی با من درگیر میشد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه داییام در شهرستان رفتم. نمیخواستم به خانه برگردم اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم. من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم. با این حال دوباره درگیریهای ما شروع شد. من در این سالها خیلی سختی کشیدم اما من قاتل مادرم نیستم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرمدر حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود، قاتل توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند. بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.
در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست میکنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.
کد خبر 849239 منبع: ایران برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران